کیانکیان، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره

کیان نبض زندگی

حرف دل

پسر قشنگم ،معجزه بودنت هر روز مرا به خدا نزدیک تر می کند.گرمی نفس هایت سردی بعضی روزهارا یادم میبرد  چه خوب است وقتی با نگاه کردنت غم وجودم آب میشود. دنیای منی ،همه زندگیم در تو خلاصه شده ،با اینکه کوچکی اما کلمه زیبای دوستت دارم را تو هم قشنگ یاد گرفتی وقتی دستان کوچکت را دور گردنم حلقه می کنی و این جمله زیبا را با زبان شیرین کودکانه ات می گویی آیا در آن لحظه خوشبختی ام کامل نیست دیگر از خدای بزرگ چه میتوانم بخواهم که زیباترین هدیه اش را به من بخشیده و من همه ،همه عمرم دستانم به سوی اوست تا شاکرش باشم.با تو بودن یعنی تمام زیبایی های دنیا را یکجا داشته باشی ،هر لحظه ام با تو شیرین ترین دقایق عمر من است کیانم... ...
27 ارديبهشت 1394

کیان و اردوهای دانش آموزی

سلام عزیزم مامان.مدتی به وبلاگت سر نزدم تنبل نبودم ا تو نمیذاری به محض اینکه سراغ لب تاب میام تو میای و میگی برام ماشین شارجی بیار.ماشین شارجی خودتم نتونست تو رو از لب تاب دور کن. عزیزم تو این روزا همراه مامانی میای دبیرستان محل کار مامان.اونجا بهت کلی خوش میگذره بعضی وقتا هم دنبال بچه ها میکردی و میگفتی برین کلاس بچه هام میگفتن مامانش کم بود پسرشم اضافه شد کلا دیگه برا خودت یه پا معاون شدی وقتی میبرمت پشت میز من میشینی و میگی برام نقاشی بیار بعد من بعد مدیرمون اما برات بگم مدیر مامان امسال بر عکس سال قبل یه خانوم خیلی مهربون و خوب و خیلی هم تو رو دوست داره با اینکه وقتی میای کل دفتر کارمون را بهم میریزی و مخصو صا صندلی هارو به سلیقه خودت می...
26 ارديبهشت 1394

بهاری دیگر با کیانم

سلام عزیز مامانی به  قول خودت لوزگار مامانی خیلی وقت به وبلاگت سر نزدم شاید بخاطر اینکه ما نوروز امسال را به تلخی آغاز کردیم نمیخوام با یادآوری این روزا و این عیدی که گذشت کام تو رو هم تلخ کنم عزیزم این عید نه جایی رفتیم نه حتی عکسی داریم که برات بذارم این عید رو و هم فراموش کنم نفس مامان.این روزا هم میگذره و به امید خدا روزای خوب میاد عمر مامان.باباجون اینا این عید رو رفتن مسافرت اما ما نتونستیم باهاشون بریم اونا رفتن و با کلی سوغاتی قشنگ بر گشتن که برا تو آوردن.امیدوارم همه روزات بهاری باش قشتگم ...
7 ارديبهشت 1394
1